English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (7816 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
split U میلههای باقیمانده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
convert U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converted U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converts U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
Other Matches
mixers U انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer U انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
christmass tree U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
bucket U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
residue U باقیمانده
residuum U باقیمانده
residual U باقیمانده
residues U باقیمانده
rest U باقیمانده
relict U باقیمانده
reminder U باقیمانده
reminders U باقیمانده
remaining U باقیمانده
loose end U باقیمانده
long residue U باقیمانده
leavings U باقیمانده
loose ends U باقیمانده
remainder U باقیمانده
rests U باقیمانده
reliquix U اثار باقیمانده
balance of the amount U باقیمانده مبلغ
fragments U قطعه باقیمانده
fragmenting U قطعه باقیمانده
ort U باقیمانده غذا
fragment U قطعه باقیمانده
survivor U باقیمانده بازمانده
distillation residue U باقیمانده تقطیر
remainder of the period U باقیمانده مدت
surviving dependent U فرد باقیمانده
odds and ends U چیز باقیمانده
residue of the state U باقیمانده ترکه
well-preserved U خوب باقیمانده
residual volume U حجم باقیمانده
residual drawdowm U افت باقیمانده
residual term U جمله باقیمانده
residual unemployment U بیکاری باقیمانده
residual variable U متغیر باقیمانده
remained U مانده اثر باقیمانده
reliquaries U محفظه عتیقه باقیمانده
reliquary U محفظه عتیقه باقیمانده
functional residual capacity U فرفیت باقیمانده عملی
sum of squares of residual U مجموع مربعات باقیمانده
remain U مانده اثر باقیمانده
land tail U باقیمانده زمینی یکان
gleaning U خده خوشههای باقیمانده پس از
residuary legatee U باقیمانده ماترک پس از تقسیم
subsidiaries U باقیمانده در محل برای حفافت
oddment U تکه و پاره چیز باقیمانده
subsidiary U باقیمانده در محل برای حفافت
grates U میلههای اهنی
grated U میلههای اهنی
connections U میلههای رابط
maples U میلههای بولینگ
picket fence U جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
parallel bars U میلههای پارالل
net posts U میلههای تور
seal bars U میلههای اب بندی
four horsemen U جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
leaving U میلههای جامانده
grate U میلههای اهنی
leave U میلههای جامانده
rods of corti U میلههای کورتی
after image [آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
bacillar U بشکل میلههای کوچک
seat bars U میلههای تکیه گاه
stanchion U میلههای عمودی ناو
bacillary U بشکل میلههای کوچک
grates U پنجره میلههای اهخنی
grated U پنجره میلههای اهخنی
grate U پنجره میلههای اهخنی
driving bit U هویزه میلههای اسب
cross barred U دارای میلههای عرضی
blowdown U خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
setup U وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
wicketkeeper U توپگیر مدافع میلههای کریکت
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
hig low jack U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
spiller U انداختن تمام میلههای بولینگ با
handing U میلههای تسخیرشده حریف در پایان
end U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
hand U میلههای تسخیرشده حریف در پایان
ended U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ends U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
pin deck U قسمت زیر میلههای بولینگ
stay behind U باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
traced U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traces U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
bye hole U سوراخهای باقیمانده پس ازمعلوم شدن نتیجه مسابقه گلف
double pinochle U ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
pocket split U باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
square out U ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
studs U زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
bedpost U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
sour apple U ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
half worcester U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
throw out U سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
dead wood U میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
big four U ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
golden gate U پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
foundation U انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
pick a cherry U ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
grids U بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
pinsetter U وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pinspotter U وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
grid U بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
fills U تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
baby split U وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
blow U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
pumpkin U پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkins U پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
blows U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
fill U تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
par in U پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
pits U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
wood U چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
worcester U باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
pit U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
pinfall U تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
lanternpinion U چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
vortex trail U دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
what state U در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
chopsticks U میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
counting U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
count U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
columnar U گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
bar graph U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
counted U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
sash U قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
sashes U قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
screw picket U میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
histogram U گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
bar chart U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
spread eagle U سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
crankpin U قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
carbon tracking U باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
charting U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
spot bowler U بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
wickets U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wicket U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
under lease U وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
recognition U 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
deferred share U سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
washout U باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
washouts U باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
opportune lift U فرفیت حمل اضافی یا فرفیت حمل باقیمانده
pockets U کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket U کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
residual sum of squares U مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
Recent search history Forum search
0این است که
0معنی carry-free چی میشه؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com